... رنگین کمان؛ نشانی از بی نشان ...

تا چند جویی آخر از جان نشان جانان ** درباز جان و دل را کین راه بی نشانست

... رنگین کمان؛ نشانی از بی نشان ...

تا چند جویی آخر از جان نشان جانان ** درباز جان و دل را کین راه بی نشانست

غربت ...

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده ی لیلا کنی مرا

 

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

 

پیش طبیب آمده ام درد می کشم

شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

 

من آمدم که این گره ها واشود همین

اصلا بنا نبود ز سر واکنی مرا

 

حالا که فکر آخرتم را نمی کنم

حق می دهم که بنده ی دنیا کنی مرا

 

من سالهاست میوه ی خوبی نداده ام

وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا؟

 

آقا برای تو نه برای خودم بد است

هر هفته در گناه تماشا کنی مرا

 

من گم شدم تو آینه ای گم نمی شوی

وقتش شده بیایی و پیدا کنی مرا

 

این بار با نگاه کریمانه ات ببین

شاید غلام خانه ی زهرا (س) کنی مرا...

نظرات 2 + ارسال نظر
سمانه دوشنبه 12 تیر 1391 ساعت 09:50 ب.ظ http://parastesh1.blogsky.com

مهدیا یاران خوبت را نکن از بد جدا
رو سیاه و رو سفیدش جان اقا درهم است

مهم نیست جمعه 5 آبان 1391 ساعت 08:22 ب.ظ http://www.bio-faregh.blogsky.com/

عاشقان را گردر آتش می پسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد