عبدالجبار کاکایی در چشم تو شکوه شبی ته نشین شده است رنگین کمان حیرتی از کفر و دین شده است در آرزوی سجده به محراب ابرویت ذرات خاک عالم و آدم، جبین شده است ای ابرِ سایه گستر رحمت، برآ، دمی صبح تمام آینه ها آتشین شده است ای بی نشان در آینه باور نمی کنم روحی چنان بزرگ، به غربت چنین شده است در مشهد بقیع، بجویید خاک را انگشر رسول خدا بی نگین شده است
محمد مرادی، ادبیات دانشگاه شیراز
یک پهلوی شکسته و یک عمر عاشقی ما عاشق توییم، شما هم موافقی؟ ما عاشق توییم و زبان، نیش می شود شاید به عصمت تو حسودیش می شود نه! عاقلانه نیست بگویم تو کیستی اصلاً نیازمند به تعریف نیستی عمری است در هوای تو در آب و آتشم من عاشق تو هستم و منّت نمی کشم منّت نمی کشم وَ شما می کنی قبول یا حضرت محدّثه! یا حضرت بتول! یک عمر عاشقانه دویدیم، بس نشد؟ منّت گذاشتند و کشیدیم، بس نشد؟ ما مانده ایم و سنگ ابابیل، بعد تو و معجزات حضرت قابیل، بعد تو حالا برای رحم تو آماده ام، بخند من عاشقم، اگر چه کسی ساده ام، بخند این جا فضای بال ملائک فشرده است کفگیرهایمان به ته دیگ خورده است دیگر بس است این همه اندوه و فاصله من عاشق تو هستم، بانو! تو هم بله؟ حالا هزار سال گذشته از عاشقی ما عاشق توییم، شما هم موافقی؟
امام حسین (علیه السلام) : جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد . تحف العقول ، ص 247 امام حسین (علیه السلام) : ای پسر آدم همانا تو مانند روزگاری ، هر روزی که بر تو بگذرد قسمتی از عمرت کاسته و کم میگردد. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 98 امام حسین (علیه السلام) : هرکس زبانش راستگو باشد کردارش پاکیزه باشد و هرکس نیت خیر داشته باشد روزیش فراوان گردد و هرکس با زن و بچه اش خوشرفتار باشد عمرش طولانی شود. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 323 امام حسین (علیه السلام) در حال رفتن به کربلا فرمودند : من مرگ را نمی بینم جز سعادت و زندگی با ستمگران را نمی بینم مگر ستوه و بی قراری. تحف العقول صفحه 176
امام حسین (علیه السلام) : ایمان بنده مومن کامل نمیشود مگر اینکه در او چهار خصلت باشد : 1.اخلاقش نیکو باشد ، 2.بخشنده باشد ،3.از گفتن حرفهای زیادی خودداری کند ، 4.زیادی مالش را انفاق کند. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 454
پیامبرخدا(ص) در یکی از روزهای آخر ماه شعبان و در آستانهٔ ماه رمضان خطابه مهمی ایراد فرمودهاند.
به
گزارش ایسنا، حضرت امام رضا(ع) از پدر گرامی خود و او از پدران بزرگوارش، و
آنان هم از امیرالمؤمنان امام علی(ع) نقل کردهاند که آن حضرت چنین فرمود:
یکی از روزهای آخر ماه شعبان و در آستانهٔ ماه رمضان پیامبر خدا، خطاب به
ما، خطبهٔ مهمی خواند که مضمونش چنین است:
۱- ای مردم، ماه خدا، همراه برکت و رحمت و آمرزش گناهان به شما روی آورده است.
۲- ماهی است که از همه ماهها ارزشمندتر و با فضیلتتر است.
۳- روزهایش ارزشمندترین روزهاست.
۴- شبهایش با فضیلتترین شبهاست.
۵- ساعتهایش از همهٔ ساعتها ارزشمندتر و ارجمندتر است.
۶- ماهی است که شما به میهمانی خدا دعوت شدهاید.
۷- و خدا شما را در این ماه گرامی داشته است.
۸- نفسهای شما در ماه رمضان تسبیح است.
۹- و خوابتان عبادت خداست.
۱۰- و عمل شما مورد قبول درگاه خداست.
۱۱- و دعایتان در این ماه عزیز مستجاب است.
۱۲- با نیتهای درست و دلهای پاک، خواستههایتان را از خدا بخواهید.
۱۳- و بخواهید که شما را در این ماه به گرفتن روزه توفیق دهد.
۱۴- و نیز به تلاوت قرآن موفق سازد.
۱۵- انسان شقی کسی است که در این ماه مورد بخشش و آمرزش خدا قرار نگیرد.
۱۶- با گرسنگی و تشنگی این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت بفتید.
۱۷- و به فقرا و محرومان صدقه بدهید.
۱۸- در ماه رمضان به بزرگانتان احترام کنید.
۱۹- و به کودکان و افراد کوچکتر، از هیچ محبتی دریغ نورزید.
۲۰- در این ماه بیشتر صلهٔ رحم نمایید.
۲۱- زبان خود را از گفتار ناپسند و زشت نگهدارید.
۲۲- و از آنچه خدا بر شما حلال نکرده است، چشمانتان را ببندید.
۲۳- و آن چه را که شنیدنش بر شما حلال نیست، گوش ننمایید.
۲۴- و به یتیمان مهر و محبت کنید تا بر یتیمان شما مهرورزند.
۲۵- و از گناهانتان توبه کنید.
۲۶- به هنگام نماز، دو دست خود را به دعا به پیشگاه خدا بلند کنید.
۲۷- چه آن که آن لحظهها بهترین لحظههاست.
۲۸- خداوند در آن لحظات با مهر و لطف بر بندگان مینگرد.
۲۹- و اگر از او درخواست کنند، جواب میدهد.
۳۰- و وقتی او را بخوانند، لبیک میگوید.
۳۱- و دعای آنان را اجابت میکند.
۳۲- ای مردم! جانتان در گروه اعمال شماست، با طلب مغفرت از خدا، آزادش کنید.
۳۳- و شانههای شما از وزر و وبال گناه و زشتیهای سنگینی میکند، با سجدههای طولانی، آن وزر و وبال را سبک کنید.
۳۴- بدانید که خداوند به عزت خود قسم یاد کرده است که نمازگزاران و سجده کنندهگان را عذاب نکند.
۳۵-
ای مردم! هر کسی از شما روزهدار مؤمنی را افطار دهد، چنان است که گویا
بندهای را آزاد کرده، و خداوند از لغزشهای گذشتهاش میگذرد.
۳۶- یکی عرض کرد! ای رسول خدا، همهٔ ما قدرت افطاردادن و سیرکردن شکم افراد را نداریم.
۳۷- پیامبر فرمود: با پاره خرما، و مقداری آب، آتش را از خود دور کنید.
۳۸- ای مردم! اگر کسی در این ماه اخلاق خودش را نیکو و اصلاح کند، جواز عبور از پل صراط برای او خواهد بود.
۳۹- و آن کسی که در این ماه بر زیردستان خود آسان گرفته و سخت گیری نکند، خداوند حساب را بر او آسان میگیرد.
۴۰- و کسی که در این ماه مردم از شرش در امان باشند، خداوند در قیامت غضب خود را از او باز میدارد.
۴۱- و کسی که یتیمی را نوازش نماید، در قیامت مورد نوازش خداوند خواهد بود.
۴۲- و کسی که صله رحم کند، خداوند رحمتش را در قیامت بر او فرومیفرستد.
۴۳- و کسی که قطع رحم کند، خداوند رحمتش را در قیامت از او دور دارد.
۴۴- و کسی که یک نماز مستحبی به قصد اطاعت و بندگی به جا آورد، خداوند برآت آزادی از آتش جهنم را برای او صادر میکند.
۴۵- و کسی که یک واجب را انجام دهد ثواب 70 واجب به او داده میشود.
۴۶- و کسی که در این ماه بر من زیاد درود فرستد، خداوند کفهٔ میزان عمل نیک او را در قیامت سنگین میکند.
۴۷- و کسی که یک آیه در این ماه از قرآن تلاوت کند، پاداش یک ختم قرآن را خواهد داشت.
۴۸- ای مردم، درهای بهشت در این ماه باز است، از خدا درخواست کنید که آن را بر روی شما نبندد.
۴۹- و درهای جهنم بر روی شما بسته است، از خداوند بخواهید که آن را بر روی شما نگشاید.
۵۰- و شیطان در این ماه درغل و زنجیر است، از خداوند بخواهید که آن را بر شما مسلط نکند.
۵۱- امیرالمؤمنین گفت: از جا برخاستم و عرض کردم: ای رسول خدا، کدام عمل در این ماه ارزشمندتر است؟
فرمود: ای ابالحسن، ارجمندترین عمل در رمضان آن است که انسان از آن چه خدا حرام کرده است، دوری جوید.
آن گاه گریه کرد. عرض کردم: چه چیزی باعث گریهٔ شما شد؟
فرمود:
علی جان، گریهٔ من برای این است که در این ماه در حالی که به نماز
ایستادهای فرق سرت به دست شقیترین انسان شکافته میشود، و محاسن شریف تو
خضاب میگردد.
امیرالمؤمنین عرض کرد: ای رسول خدا، آیا دین من سالم است؟
رسول خدا فرمود: آری، در سلامت کامل دینی قرار داری.
۵۲- سپس فرمود: یا علی، قاتل تو، قاتل من است، و کسی که بر تو غضب کند بر من غضب کرده است.
۵۳-
و کسی که به تو دشنام دهد به من دشنام داده است، تو برای من به منزلهٔ جان
من هستی، روح تو از روح من است و طینت تو از طینت من است.
۵۴- خدای تبارک و تعالی، من و تو را آفرید و انتخاب کرد.
۵۵-
مرا برای نبوت و پیامبری، و تو را برای امامت امت اسلامی اختیار کرد، و هر
کسی امامت تو را انکار کند،در حقیقت منکر نبوت من شده است.
منبع: بحار/ ج۹۶/ص۱۵۷ و ۳۵۸؛ عیون أخبار الرضا/ ج۱/ص۲۹۵
3 اصل مهم در شاد زیستن از نگاه قرآن
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۰۲
قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش داده و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد کند.
به گزارش تبیان، شادی و نشاط بزرگترین موهبت الهی برای انسان می باشد. انسان ها در زندگی خود همیشه تلاش می کنند تا کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرند و این به معنای نهایت لذت از زندگی است و در فرهنگ قرآنی حیات طیبه و یا هنر انسان زیستن نام دارد.
گاهی آدم ها راه را به خطا می روند و به جای این که به کیفیت زندگی روی آورند، هم و غم خود را روی کمیت آن می گذارند؛ از نظر آسایش و مادیات روز به روز وسعت مالی پیدا می کنند اما دریغ از ذره ای لذت و نشاط.
امروزه هر کسی را می بینیم شاد نیست، زندگی می کند اما از زندگیش لذتی نمی برد و شادی را در میدان دید خود پیدا نمی کند.
قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش دهد و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد می کند و آنان را حرام می شمارد ؛ زیرا اعمال حرام هم به جسم و هم به روح انسان آسیب جدی وارد می کند و او را بیمار می سازد.
حال شما بگویید آیا یک بیماری که مریضی صعب العلاج دارد از موهبت و نعمت زندگی لذت می برد؟ این که چگونه از زندگی نهایت بهره و سود را ببریم تا هم در دنیا و هم در آخرت زیبا زندگی کنیم و سعادت نصیبمان شود، راهی است که تنها با علم و آگاهی و تمرین و عمل بدست می آید.
اصل اول: به رحمت خدا شاد باش
شادی خود را به هیچ کس وابسته نکن تا همیشه از آن برخوردار باشی.
وقتی با لذت های مادی و زودگذر شاد شدیم روشن است که با پایان این ها ما نیز دچار حزن و اندوه می شویم پس باید به قدرت لایزالی شاد بود که نقصان و زوال به ذات مقدسش راه پیدا نمی کند : قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ
بگو به فضل و رحمت خداست که [مۆمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است .(یونس/58)
این آیه کریمه علت شادی به رحمت خدا را چنین بیان می کند که تمام خیر و خوبی در وجود باری تعالی جمع است و منشأ همه خیر و خوبی هاست و از خزانه غیبش به هر که بخواهد می بخشد.
وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ ؛ به هیچ کس امید نداشته باش به جز خدا زیرا یگانه داروی آرامش بخش روح و جان یاد خداست. کافی است تمرین کنید هر روز که مسائل و مشکلات روزانه ، شما را ناراحت و غمگین کرد یاد لطف و مهربانی های بی نهایت خدای تعالی بیافتید که چگونه شما را در گرداب حوادث یاد می کند و دست شما را در سختی های زندگی رها نمی کند.
اصل دوم: مثبت اندیش باش
همیشه شکرگزار باش : لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ
در تمام دوران زندگیم کسانی را دیدم که همیشه نکات منفی را می بینند و همیشه از بی پولی می نالند ، از رفتار نادرست اطرافیان گله و شکایت دارند و از زندگی خود ناراصی اند. برای حل این مسئله دین اسلام راه کارهای مناسبی ارائه داده است؛
اولاً : انتظار نداشته باش همیشه آنچه در اطرافت اتفاق می افتد مطابق میل و خواسته ات باشد زیرا گاهی برخی از حوادث و اتفاقات به خیر و صلاح توست و خداوند حکیم و دانا بهتر از همه می داند که چه چیزی برای بنده اش خیر و صلاح است و بالعکس شاید خیلی چیزهایی که تو می خواهی برای تو شر و بدی باشد و به تو صدمه بزند و یا دین تو را نابود کند : ...وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (بقره/216)
و بسا چیزى را خوش نمىدارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مىدارید و آن براى شما بد است و خدا مىداند و شما نمىدانید. پس اجازه نده اتفاقات ناخوشایند روحیه ات را خراب کند و مطمئن باش که با منفی نگری جسم سالمی نخواهی داشت.
سعی کن به قدر توان خود تلاش کنی و نتیجه را به حکمت خدای حکیم واگذار نمایی . مثبت اندیشی را تمرین کن و عینک بدبینی را از چشمان خود بردار، خوبی های خود و دیگران و نعمت های بیکران خداوندی را ببین و برای همه آن ها شاکر باش و نماز به جای آور.
استمرار در 2 رکعت نماز مستحب شکر مشکلات بسیاری را در زندگی حل می کند و با این عمل می توانی خود را از اسارت زنجیر های بدبینی و منفی نگری آزاد کنی.
اصل سوم: ارتباط موثر داشته باش
ارتباطات انسان در دنیا 4 جهت دارد: ارتباط با خدا - خود - دیگران - طبیعت.
برای هر کدام از این جهت ها راههای مناسبی بیان شده است . اصولا توقعات به حق و یا ناحق ما ذهن و فکر ما را ساعت ها درگیر می سازد و انرژی های ارزشمندی را هدر می دهد
از هیچ کس توقع بی جا نداشته باش؛
این امر اول بسیار سخت باشد اما اولاً: به مرور آرامش خاصی به ارمغان می آورد.
ثانیا این شما را فردی توانمند و قدرتمند می سازد که تکیه به هیچ نیرویی ندارد.
ثالثاً ذهن شما را متمرکز قدرت خدا می کند و امدادهای غیبی خدا را در زندگی به شما نشان خواهد داد.
در زندگی به جای شناور بودن شناگر باش.
کرامت و عزت نفس خود را مورد توجه خاصی قرار بده و سعی کن با هیچ حرام و اشتباهی این عزت و کرامت را خدشه دار نکنی.
زندگی خود را هدفمند ساز و برای رسیدن به اهدافت تلاش کن و مهمترین هدفت را رضای خدا قرار ده.
در ارتباط با دیگران برای این که شاد باشی باید شادی آفرین باشی و این حاصل نمی شود مگر این که در مقابل خواسته ها و گفتار دیگران انعطاف پذیر شوی و با بحث های بی نتیجه انرژی خود را هدر ندهی و قبل از مطمئن شدن در مورد هیچ کس قضاوت نکنی.
بی احترامی دیگران را با بی اعتنایی جواب ده و به جای بیزاری از انسان ها ، از رفتار های بد آن ها بیزار باش و سعی کن این معایب را از خودت دور ساز ی.
بگذار دیگران از تو، به عنوان فردی آرام و خوشرو یاد کنند.
وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا
و بندگان خداى رحمان کسانىاند که روى زمین به نرمى گام برمىدارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مىدهند . (فرقان/63)
خداوند عباد الرحمان را چنین معرفی می کند که در ارتباط با دیگران رفتارشان سراسر سلامت و امنیت است و هیچ آسیبی به دیگران نمی زنند.
پس ببخشید و فراموش کنید چرا که کینه، فقط بارتان را سنگین می کند.
منبع: alef.ir
جاذبه سیب ، آدم را به زمین زد
و جاذبه زمین ، سیب را
فرقی نمیکند؛
سقوط ، سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست
به جاذبه ای می اندیشم که پروازم میدهد…
یک روز بیکاری و سستی و کاستی به اندازه یک شب بی خوابی خسته کننده است. (ناشناس)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آنچه در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مىگویند؛ و او عزیز و حکیم است. (1)
مالکیت (و حاکمیت) آسمانها و زمین از آن اوست؛ زنده مىکند و مىمیراند؛ و او بر هر چیز توانا است! (2)
اول و آخر و پیدا و پنهان اوست؛ و او به هر چیز داناست. (3)
او کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز ( شش دوران) آفرید؛ سپس بر تخت قدرت قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)؛ آنچه را در زمین فرو مىرود مىداند، و آنچه را از آن خارج مىشود و آنچه از آسمان نازل مىگردد و آنچه به آسمان بالا مىرود؛ و هر جا باشید او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام مىدهید بیناست! (4)
مالکیت آسمانها و زمین از آن اوست؛ و همه کارها به سوى او بازمىگردد. (5)
شب را در روز مىکند و روز را در شب؛ و او به آنچه در دل سینهها وجود دارد داناست. (6)
به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین و نماینده (خود) در آن قرار داده انفاق کنید؛ (زیرا) کسانى که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، اجر بزرگى دارند! (7)
چرا به خدا ایمان نیاورید در حالى که رسول (او) شما را مىخواند که به پروردگارتان ایمان بیاورید، و از شما پیمان گرفته است (پیمانى از طریق فطرت و خرد)، اگر آماده ایمانآوردنید. (8)
او کسى است که آیات روشنى بر بندهاش ( محمد) نازل مىکند تا شما را از تاریکیها به سوى نور برد؛ و خداوند نسبت به شما مهربان و رحیم است. (9)
چرا در راه خدا انفاق نکنید در حالى که میراث آسمانها و زمین همه از آن خداست (و کسى چیزى را با خود نمىبرد)! کسانى که قبل از پیروزى انفاق کردند و جنگیدند (با کسانى که پس از پیروزى انفاق کردند) یکسان نیستند؛ آنها بلندمقامتر از کسانى هستند که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند؛ و خداوند به هر دو وعده نیک داده؛ و خدا به آنچه انجام مىدهید آگاه است. (10)
کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالى که به او ارزانى داشته انفاق کند) تا خداوند آن را براى او چندین برابر کند؟ و براى او پاداش پرارزشى است! (11)
(این پاداش بزرگ) در روزى است که مردان و زنان باایمان را مىنگرى که نورشان پیشرو و در سمت راستشان بسرعت حرکت مىکند (و به آنها مىگویند:) بشارت باد بر شما امروز به باغهایى از بهشت که نهرها زیر (درختان) آن جارى است؛ جاودانه درآن خواهید ماند! و این همان رستگارى بزرگ است! (12)
روزى که مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگویند: «نظرى به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوى برگیریم!» به آنها گفته مىشود: «به پشت سر خود بازگردید و کسب نور کنید!» در این هنگام دیوارى میان آنها زده مىشود که درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب! (13)
آنها را صدا مىزنند: «مگر ما با شما نبودیم؟!» مىگویند: «آرى، ولى شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید، و (در همه چیز) شک و تردید داشتید، و آرزوهاى دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید، و شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد! (14)
پس امروز نه از شما فدیهاى پذیرفته مىشود، و نه از کافران؛ و جایگاهتان آتش است و همان سرپرستتان مىباشد؛ و چه بد جایگاهى است! (15)
آیا وقت آن نرسیده است که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانى نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیارى از آنها گنهکارند! (16)
بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده مىکند! ما آیات (خود) را براى شما بیان کردیم، شاید اندیشه کنید! (17)
مردان و زنان انفاقکننده، و آنها که (از این راه) به خدا «قرض الحسنه» دهند، (این قرض الحسنه) براى آنان مضاعف مىشود و پاداش پرارزشى دارند! (18)
کسانى که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدیقین و شهدا نزد پروردگارشانند؛ براى آنان است پاداش (اعمال)شان و نور (ایمان)شان؛ و کسانى که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنها دوزخیانند. (19)
بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى که محصولش کشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشک مىشود بگونهاى که آن را زردرنگ مىبینى؛ سپس تبدیل به کاه مىشود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى؛ و (به هر حال) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست! (20)
به پیش تازید براى رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین است و براى کسانى که به خدا و رسولانش ایمان آوردهاند؛ آماده شده است، این فضل خداوند است که به هر کس بخواهد مىدهد؛ و خداوند صاحب فضلعظیم است! (21)
هیچ مصیبتى (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روى نمىدهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر براى خدا آسان است! (22)
این بخاطر آن است که براى آنچه از دست دادهاید تاسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد! (23)
همانها که بخل مىورزند و مردم را به بخل دعوت مىکنند؛ و هر کس (از این فرمان) روىگردان شود، (به خود زیان مىرساند نه به خدا)، چرا که خداوند بىنیاز و شایسته ستایش است! (24)
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه کسى او و رسولانش را یارى مىکند بىآنکه او را ببینند؛ خداوند قوى و شکستناپذیر است! (25)
ما نوح و ابراهیم را فرستادیم، و در دودمان آن دو نبوت و کتاب قرار دادیم؛ بعضى از آنها هدایت یافتهاند و بسیارى از آنها گنهکارند. (26)
سپس در پى آنانرسولان دیگر خود را فرستادیم، و بعد از آنان عیسى بن مریم را مبعوث کردیم و به او انجیل عطا کردیم، و در دل کسانى که از او پیروى کردند رافت و رحمت قرار دادیم؛ و رهبانیتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرر نداشته بودیم؛ گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حق آن را رعایت نکردند؛ از اینرو ما به کسانى از آنها که ایمان آوردند پاداششان را دادیم؛ و بسیارى از آنها فاسقند! (27)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! تقواى الهى پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگى خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحیم است. (28)
تا اهل کتاب بدانند که قادر بر چیزى از فضل خدا نیستند، و تمام فضل (و رحمت) به دست اوست، به هر کس بخواهد آن را مىبخشد؛ و خداوند داراى فضل عظیم است! (29)
ذلک بان الذین کـفـروا اتـبـعـوا البـاطـل و ان الذیـن امنوا اتبعوا الحق من ربهم کذلک یضرب اللّه للناس امـثـالهـم (3)
بـه نـام خـداونـد رحـمـان و رحـیم. کسانى که کفر ورزیدند و جلوگیرى از راه خدا کردند اعمالشان را نابود مى کند (1).
و کـسـانـى کـه ایـمـان آورده، اعـمـال صـالح انـجـام مـى دهـنـد و بـه آنـچـه بـر مـحـمـد نـازل شـده که حق است و به راستى از ناحیه پروردگارشان است ایمان مى آورند خداوند گناهانشان را با مغفرت خود محو مى کند و دلهایشان را اصلاح مى فرماید (2).
و ایـن بـدان جـهـت اسـت کـه آنـهـا کـه کـافـر شـدنـد بـاطـل را پـیـروى کـردند و آنان که ایمان آوردند حق را که از ناحیه پروردگارشان است پیروى نمودند. خداوند براى مردم این چنین مثل مى زند (3).
""از شهید چمران پرسیدند: تعهد بهتر است یا تخصص ؟
گفت: میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را می پذیرم.
اما میگویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد بی تقواست""
جَلابخش دلها
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله:
دلها نیز همچون مس ، زَنگار می گیرند . پس آنها را با آمرزشخواهى و تلاوت قرآن ، جَلا دهید.
پیامبر خدا علیه السلام فرمود:
«همچنان که اگر آب به آهن برسد ، زنگ می زند، این دلها نیز زنگ می زنند» .
گفته شد: جلا دهنده آنها چیست؟
فرمود: «بسیار به یاد مرگ بودن و تلاوت قرآن»
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود:
«دلها نیز مانند آهن ، زنگ می زنند» .
گفته شد: جَلا دهنده آنها چیست ، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «بسیار خواندنِ کتاب خداوند متعال و بسیارىِ یاد خداوند عزّ وجلّ» .
امام على علیه السلام ( - در توصیف قرآن - ) :
در آن ، بهار دلهاست و چشمه هاى دانش است، و براى دل ، صیقل دهنده اى جز آن ، وجود ندارد.
مونس دلها
امام على علیه السلام:
کسى که با تلاوت قرآن اُنس گیرد، از جدایى برادران ، احساس تنهایى نخواهد کرد.
امام على علیه السلام ( - در سفارش ایشان به مردى که آهنگِ سفر داشت - ) :
اگر همدم خواستى ، قرآن براى تو بسنده است .
رسول الله (ص) فرمودند:
- هر کاری که با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» آغاز نشود بی فرجام است.
- ذکر «لا حول و لا قوّة الّا بالله» 99 درد را شفا می دهد که کمترین آن ها اندوه است.
-کسی که در روزی خود تأخیر و تنگی می بیند، زیاد تکبیر بگوید و کسی که غم و اندوهش زیاد شده بسیار استغفار کند.
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!
در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لاحول و لاقوة الا بالله» (سوره مبارکه کهف آیه 39) پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.
- من آموخته ام که اگر کودکی در خانه مورد محبت قرار نگیرد، آن را جای دیگری خواهد جست. (جکسون براون)
- فرزندتان را مجبور نکنید کار موردعلاقه ی شما را انجام دهد، بگذارید خودش تصمیم بگیرد، از کارش حیرت خواهید کرد. (وجی بترا)
- اگر می خواهید فرزندان سعادتمندی داشته باشید، از کودکی آن ها را به رقابت سالم تشویق کنید. (دانته)
- پدر و مادری که فرزندان خود را بد می انگارند ناخواسته آنان را به بد بودن سوق می دهند. (دایان مک درلت)
- بچه ها نمی توانند صبر و حوصله را در خود پرورش دهند مگر این که آن چه که می خواهند برایشان بی درنگ مهیا نشود. (جان گری)
- شما نمی توانید اعتماد بنفس را به فرزندانتان هدیه کنید مگر آنکه خودتان با اعتماد بنفس زندگی کنید. (وین دایر)
- بچه ها نمی توانند ابتکار به خرج دهند مگر مسئولیت بعضی امور به آن ها سپرده شود. (جان گری)
- بچه ها نمی توانند استقامت و پایداری را در خود پرورش دهند مگر برای به دست آوردن چیزی زحمت بکشند. (جان گری)
- بچه ها نمی توانند حس همکاری و مشارکت را در خود پرورش دهند مگر شما آنان را در برخی کارها مشارکت دهید. (جان گری)
- شبیه ترین شما به پروردگارتان خوش اخلاق ترین شماست. (حضرت محمد (ص))
- مؤدب و فروتن باشید، لیکن نگذارید حق شما پایمال شود. (ا. چ. جکسون)
- ذهن های بزرگ درباره ی ایده های بزرگ، ذهن های معمولی درباره ی حوادث معمولی و ذهن های کوچک درباره ی مردم صحبت می کنند. (وین دایر)
- خشم نوعی دیوانگی است. (حضرت علی (ع))
- خشمگین شدن انتقام خطاهای دیگران را از خود گرفتن است. (پوپ)
- گذشت کن از کسی که به تو ظلم کرده، آیا نمی خواهید خداوند از شما گذشت کند؟ (حضرت محمد (ص))
- کینه توزی یکی از اصلی ترین علل بیماری هاست.
- بخشش را از خداوند بیاموز، مگر نه آنکه تو نماینده ی او روی زمین هستی؟ (حسین کاشیان)
- نفرت ما به دشمنان و نبخشیدن آن ها به کسی جز خود ما ضرر نمی زند و جز نابود کردن شب و روز ما به هیچ دردی نخواهد خورد.
- تنفر از اشخاص به این می ماند که برای خلاص شدن از یک موش، خانه خود را بسوزانید. (وجی بترا)
- خداوند حیا می کند دستی را که به سویش دراز شده خالی بگذارد. (حضرت محمد (ص))
- خداوند اصرارکنندگان در دعا را دوست دارد. (حضرت محمد (ص))
- هر کس می خواهد دعایش مستجاب شود و غمش از بین برود باید گره از کار گرفتاری باز کند. (حضرت محمد (ص))
- شکر نعمت، نعمتت افزون کند - کفر نعمت از کفت بیرون کند (سعدی)
- بزرگترین شکر نعمتهای خداوند استفاده ی صحیح از آن هاست. (ابن سینا)
- هرکس غمی از غم های دنیا را از دل انسانی بردارد خدا نیز غمی از غم های دنیا و آخرت را از او برمیدارد. (حضرت محمد(ص))
- نیاز مردم به شما از نعمت های الهی بزرگ است، از این نعمت گریزان نشوید. (حضرت محمد (ص))
- طریقت به جز خدمت خلق نیست - به تسبیح و سجاده و دلق نیست. (سعدی)
- کم گویی برای دانا زینت است و برای نادان پوشش (حضرت علی (ع))
- هر که سخن نسنجد از جوابش برنجد. (سعدی)
- در بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست - یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش (حافظ)
- هر کس در امور مهم با دیگران مشورت کند شریک عقل آنان می شود. (حضرت علی (ع))
- مشورت با کسانی که راه دیگری می روند بی فایده است. (کنفوسیوس)